مجاهد مجازی

فعالیت در عرصه جنگ نرم

مجاهد مجازی

فعالیت در عرصه جنگ نرم

درنگی در متن و حواشی فیلم موهن ضد اسلامی؛

در برابر این جنایت‌های ضد فرهنگی چه باید کرد؟

 

فیلم موهن اخیر که توسط یک یهودی صهیونیست و با حمایت آمریکا تولید و به نمایش درآمده از دنباله های یک حرکت خزنده، مغرضانه و خطرناک ضد فرهنگی است که البته ...

 

باردیگر دست شیطان از آستین یک یهودی صهیونیت و از عمال دولت جنایتکار آمریکا به درآمد و قلب بیش از یک میلیارد مسلمان را آزرد و دلشان را جریحه دار کرد. یک شبه هنرمند و کارگردان صهیونیست با حمایت عمال دولت آمریکا دست به یک اقدام شنیع و وقیح زد؛ فیلم موهن ضد اسلامی با موضوع شخصیت و زندگی حضرت محمد (ص) توسط سام باسیل کارگردان یهودی صهیونیستی که با حمایت مالی در آمریکا تولید شد و نمایشش طی روزهای گذشته موجبات خشم و نفرت مسلمانان را در نقاط مختلف دنیا به دنبال داشته که البته در مهم ترین واکنش، به قتل سفیر آمریکا در لیبی منجر شد و نیز اعتراض خشمناک مردم مسلمان سایر کشورهای اسلامی به ویژه مصر را در پی داشت.

اما واقعیت این است که ساخت این نوع فیلم ها برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد و شاید برای آخرین بار هم نباشد!


مجموعه فیلم هایی که با وهن و تمسخر، به نمادها و شخصیتهای برجسته و مقدس اسلامی می پردازند و با سوء استفاده از آزادی بیان، در واقع علیهآزادی و آرامش و صلح جهانی حرکت می کنند.

اما اگر بنا باشد مسئله را قدری عمیق تر و دقیق تر ببینیم روش و منش و مدل تولید و نمایش اینگونه فیلم ها را باید در یک «جریان» غیرسینمایی و کاملا سیاسی دید که طرح های شوم و نقشه های خطرناکی را برای مسلمانان و سایر متدینین ادیان آسمانی در سر دارد.

حقیقت آن است که با این الگوی فیلمسازی و جریان های سیاسی پشت آن ابدا نباید برخوردی ساده انگارانه و عادی داشت بلکه باید با درنظر گرفتن پیچیدگی ها و اهداف مختلفی که از به راه انداختن این برنامه ها دنبال می شود به کنه واقعیت پی برد و حقیقت امر را از نظر دور نداشت.

جریان فیلمسازی علیه ارزش ها و مقدسات اسلامی با این رویکردهای تکرار شده در طول تاریخ پیدایش سینما، در واقع چند محور مهم را در اهداف و اغراضش دنبال می کند؛

لکه دار کردن دامان پاک اسلام و وهن و هجو مقدسات این دین مبین در جهت تقدس زایی از الگوهای محوری و شخصیتها و نمادهای اصلی آن، ایجاد جنگ و نفرت مابین پیروان ادیان آسمانی و تنش زایی و جنگ آلودگی میان مومنین ادیان مختلف، جهانی کردن و ترویج و تبلیغ مفهوم و منظومه مورد نظرشان در معنایابی از واژه آزادی بیان و تکرار و جاانداختن نوعی از سبک زندگی بر همین مبنا که در آن نکات و مولفه های مختلفی در نظر گرفته شده و از جمله اینکه هیچ امر و شخصیت و نماد مقدسی در جهان هستی وجود ندارد و می توان بر مینای اصل آزادی بیان همه چیز را نه تنها مورد نفی و نفی و انکار بلکه مورد هجو و تمسخر و وهن هم قرار داد و هیچ کس حق ندارد در برابر این حق انسانی و فطری بشر هیچگونه مقاومت و اعتراضی داشته باشد!

اینها بخش های مهمی از رهیافت های جبهه ضد اسلامی و بلکه ضد دینی غرب است که تلاش می کند با سلاح سینما به مقابله با روح اندیشه دینی و تقدس معنوی برود و با ترویج سبک زندگی لیبرال منش و اباحه گر و لاابالی خود در مقابل عظمت و گیرایی و جذابیت ذاتی و فطری دین های آسمانی و البته اسلام عزیز صف آرایی و مبارزه کند.

فیلم موهن اخیر که توسط یک یهودی صهیونیست و با حمایت آمریکا تولید و به نمایش درآمده از دنباله های این حرکت خزنده، مغرضانه و خطرناک ضد فرهنگی است که البته سابقه ای طولانی در کارنامه فیلم های ضد فرهنگی و با ماهیت سیاسی در غرب دارد.

تاریخ سینما به ویژه در طول پنجاه سال اخیر گویای این واقعیت تلخ و التهاب زا و تنش برانگیز ایادی شیطان است که ماهیت و عظمت و تقدس اسلام را نشانه گرفته اند و تلاش می کنند با امتداد دادن به این جریان شبه سینمایی و اصالتا سیاسی و ضدفرهنگی، ریشه های فکری و دامنه روزافزون گیرایی و جذابیت اسلام را مخدوش و دچار ضربه نمایند.

این فیلم، نه اولین نمونه و نه آخرین مدل از روند فعالیت سیاسی کمپانی های صهیونیستی-آمریکایی در میدان هنر سینماست که بایستی با هوشیاری و آگاهی و اقدامات موثر و متقابل، به خنثی سازی و بازنمایی ماهیت اصلی و چرکین آنها برای افکار عمومی جهانیان پرداخت و در این موضع، از ضعف و بی خبری و انفعال و غفلت، به شدت دوری کرد.

هم ابراز نفرت و اعتراض به این اقدام شنیع وظیفه ای حتمی و لازم است برای مسلمین و هم کاری که امثال مجید مجیدی کارگردان عزیر مسلمان ایرانی در حال انجام آن است یعنی ساخت فیلمی عظیم و دیدنی و باشکوه از دوران حیات طیبه رسول مکرم اسلام(ص).

ما مسلمانان باید هم به صورت سلبی و هم ایجابی، هم با زمان شناسی و آگاهی و اعتراض و خشم به جا و هم با حرکتهای پیشروانه و غیر انفعالی و مثمر ثمر و پوینده مثل تولید آثار سینمایی فاخر و جذاب و مخاطب گرا برای مردم جهان در بازنمایی و انعکاس زیباییهای اسلام و پیامبر عزیزمان، تلاشی جدی داشته باشیم و این وظیفه ای است بس خطیر بر دوش همه مسلمانان آگاه و بصیر و عاشق پیامبر اعظم(ص).

برگردیم به بحث اصلی این نوشتار و انهم اینکه؛ اگر بنا باشد مسئله را قدری عمیق تر و دقیق تر ببینیم روش و منش و مدل تولید و نمایش اینگونه فیلمها را باید در یک «جریان» غیرسینمایی و کاملا سیاسی دید که طرح های شوم و نقشه های خطرناکی را برای مسلمانان و سایر متدینین ادیان آسمانی در سر دارد.

و در برابر این وضعیت و موقعیت، ما هم باید به عنوان سپاه اسلام و سربازان پیامبر اکرم(ص) – که انشاالله توفیق و لیاقت این عنوان را داشته باشیم- به جریان سازی و حرکتهای پیشروانه و نه صرفا انفعالی در فضای رسانه ای و خصوصا در تولیدات ارزشمند سینمایی بپردازیم تا در این مصاف حساس، خطیر، تعیین کننده و حیاتی، دچار خسران و شکست نشویم و بتوانیم به بهترین و اثرگذارترین شیوه های امروزین، از اندیشه و مقدسات دینی مان بهترین دفاع را داشته و برترین و بالاترین موضع پیشروانه را در سطح جهانی از آن خود کنیم. به امید آن روز!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد