مجاهد مجازی

فعالیت در عرصه جنگ نرم

مجاهد مجازی

فعالیت در عرصه جنگ نرم

آچار کشی سیاسی

اگر که براتون پیش اومده باشه که اتومبیلتون رو ببرین مکانیک بعد از انجام کار معمولا واژه "آچار کشی" رو بکار می برند. آچار کشی به این معنا است که وقتی همه پیچ ها بسته شد و کار به اتمام رسید یک دور دیگر همه پیچ ها را از لحاظ سفت بودن چک نمایند که نه یک وقتی پیچی شل باشد یا اصلا بسته نباشد و خطری را برای سرنشیان ایجاد نماید.

در دولت جدید بعد از اعلام کابینه و  رای اعتماد گرفتن از مجلس، دولت کار خود را شروع کرد اما ظاهراً مجلس مجبور شد که آچار کشی را در این هفته انجام دهد و پیچی که شل بود را سفت نماید و شاید اصلا این پیچ اندازه این جایگاه نبود که به کارش ادامه دهد.

وزیر علوم بالاخره به استیضاح کشیده شد و در این روز گرم تابستانی گرمای صحبت هایی که مخالفین وزیر بیان کردند خیلی بیشتر از موافقین بود.



در این میان سخن هایی به گوش رسید که خیلی برای محیط دانشگاه جو ناسالم را به همراه می آورد مثلا:"آقای فرجی دانا گرداننده وزرات علوم نبودند بلکه آقای توفیقی بودند که این وزارت خانه را هدایت می کردند".

فکرش را کنید کسی که در فتنه هویتش برای همه مشخص است سکان دار هدایت وزارت خانه ای باشد که از یک ابزار اسمی برای این کار استفاده می کرده است. حال ببینید که فضای دانشگاه ها به کجا می رود...

خیلی جالب است سکوت معنادار رئیس جمهور و غیبت او از جلسه ای که خود او باید دفاعیه را انجام می داد و ترجیح به شرکت به سفر استانی در اردبیل.

امیدواریم که مجلس یک آچار کشی سیاسی کامل انجام دهد تا در صورت وجود نقص، آن را بر طرف کرده که  کشور هر چه سریعتر به هدف ها و پیشرفت های عالی خود برسد.


یادش بخیر، چه زود دیر می شود



غرق فرشته حرم امام رضا

اوج بهشته حرم امام رضا
 زائرات اینجا... تو جنان دیده میشن
 مهمونات امشب... همه بخشیده میشن
 بزرگترا یادم دادن یه راه ساده
 راه ورود قلب تو باب الجواده
 میگیرم امشب یه برات کاظمین
 وعده عشاق حرم امام حسین

ماهواره

شاید خیلی ساده از کنارش رد بشویم ولی تا به حال به این فکر کرده اید که حتی روی پیام بازرگانی آن هم برنامه ریزی می شود. این روزها کلمه ای که خیلی به گوش همه آشناست کلمه "عملیات روانی" است.



چطور می شود فرهنگ یک جامعه را از آن گرفت؟،  با بمب، موشک و جنگ سخت که کاری صورت نمی گیرد، بله باید راهی باشد که با افکار مردم بازی کرد. تنها دالانی که هم خیلی ارزان و هم خیلی راحت به هر خانه ای راه پیدا می کند همین ماهواره است. ابزاری که فکر ها و ذهن ها را اسیر خود می کند و هر نوع تفکری را درون ذهن می کارد.

یادم هست توی سخنرانی بحث به سمت ماهواره کشیده شد وسط سخنرانی یکی از حاضران گفت:"ما که فقط فیلم های خانوادگی آن را نگاه می کنیم". غافل از این که در پشت این پرپاگاندای غرب هدفی پنهانی وجود دارد.

گویا مردم به تاثیرپذیری از ماهواره اعتقاد خاصی ندارند. اگر به ماجراهای فتنه 88 توجه بفرمائید متوجه خواهید شد که رسانه چطور تاثیر خود را حتی بر شخصیت هایی گذاشته است که باورشان دور از انتظار می باشد.چیزی که شاید این روزها توجه غرب را به خود جلب کرده کاری خلاف سبک زندگی اسلامی می باشد که در اولویت های اول آنها قرار گرفته است که این تغییر برروی مردم از طریق همین رسانه (ماهواره) انجام می پذیرد.

لحظه ای تامل!!!

گویا نبودن هایمان بیشتر از بودن هایمان بوده است...

جامعه امروز را در نظر بگیرید! کمتر فردی را پیدا خواهید کرد که بدون مشغله باشد.چطور انسانی که باید کار را در خدمت خود بگیرد، کار او را به خدمت خود گرفته است.


بعضی مواقع این داستان گویای حال ماست:

ماهیگیر  و تاجر

یک تاجرزدیک یک روستای ایستاده بود. در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود.
از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید تا این چند تا ماهی رو گرفتی؟
ماهیگیر: مدت خیلی کمی.
تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟
ماهیگیر: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.
تاجر: اما بقیه وقتت را چی کار می کنی؟
ماهیگیر: تا دیروقت می خوابم، یک کم ماهیگیری می کنم، با بچه ها بازی می کنم بعد می رم توی دهکده و با دوستانم شروع می کنیم به گیتار زدن. خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.
تاجر: من تو هاروارد تجارت خوندم، پس می تونم کمکت کنم. تو باید بیشتر ماهیگیری کنی. آن وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و بعد چند تا قایق دیگر اضافه کنی، آنوقت یک عالمه قایق برای ماهیگیری داری.
ماهیگیر: خوب، بعدش چی؟
تاجر: به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونارو مستقیماً به مشتری ها می دی و برای خودت کار و باردرست وحسابی دست و پا می کنی... بعدش کارخونه راه میندازی و به تولیداتش نظارت می کنی...
این دهکده کوچیک رو هم ترک می کنی و می ری شهر! بعد از اون هم شهر بزرگتر! و از اونجا هم مادر شهر... اونجاست که دست به کارهای مهم تری می زنی...
ماهیگیر: این کار چقدر طول می کشه؟
تاجر: پانزده تا بیست سال!
ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟
تاجر: بهترین قسمت همینه.
در یک موقعیت مناسب که گیرت اومد می ری و سهام شرکتت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی . با این کار میلیون ها دلار گیرت می یاد.
ماهیگیر: میلیون ها دلار! خوب، بعدش چی؟
تاجر: اونوقت بازنشسته می شی! می ری توی یک دهکده ساحلی کوچیک! جایی که می تونی تا دیروقت بخوابی! یه کم ماهیگیری کنی! با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی!
جالبه مگه نه !؟
تا حالا به شیوه زندگی روزمره خودمون فکر کردیم ...
رفتار - منش - کردار- دوستان  خانواده - کار - تفریح و...
روش فکر کنین، که چقد به سادگی عمرمون رو می گذرونیم هم برا این دنیا هم برا اون دنیا...

فرهنگ...


اگر به محیط اطراف خود نظری بیفکنیم خواهیم دید که در دنیایی زندگی می کنیم که به دنیای رسانه ها و وسایل دیجیتال تبدیل شده است. اگر تا دیروز جنگ کلاً  از طریق اسلحه، بمب و... بوده است امروز شاهد این هستیم که دولت ها (کشورها) علاوه بر جنگ سخت که هزینه ها و تلفات زیادی را برای آنها در بر دارد به فکر استفاده از قدرت نرم در عرصه های جنگ خود افتاده اند. انقلاب های مخملی، کودتا، تهاجم فرهنگی، تهاجم سایبری و .... از راههای معدود و قابل شمارشی هستند که برای جنگ نرم در نظر گرفته می شود. در جنگ نرمی که هدف آن، تغییر عقیده و کاشتن عقیده فرد مهاجم می باشد.در نظام جهانی اگر شما بتوانید فرهنگ کشوری را با فرهنگ خود همسان سازید در واقع توانسته اید که آن کشور را به سیطره خود در بیاورید.

امروز می بینید که دنیا شاهد تقابل دو رویکرد یا دو اعتقاد است  یکی دنیای اسلام و دیگری دنیای غرب. دنیای غرب برای به سیطره در آوردن کشورها از هر ابزاری که بتواند استفاده می کند. اگر امروز مسئله فرهنگ به مسئله ی مهمی مبدل شده است از این باب می باشد. شاید این سخن به حق باشد که:”زمانی که رسانه های جهان هر لحظه یک الگو وقهرمان دروغین برای جهان می تراشند خیانت است اگر شهدا خود را بعنوان قهرمان و الگو معرفی نکنیم”.

امروز مردم با حضور های خود در عرصه مختلف علمی و فرهنگی میدان های انقلاب به دنیا ثابت کرده اند که “ما می توانیم”.
و اجازه نخواهیم داد که آرمانهای
انقلاب ذره ای لگد مال شوند...