فيلم منتشر نشده از نويسنده «پايي كه جاماند»
20 روایت بازخوانی کتاب پایی که جاماند/ از شبکه 3
مروری به مصاحبه سال قبل + آلبوم عکس سایت آقا
به بهانه جشنواره شهید غنی پور / یادادشت سیدیوسف مرادی / نگاهی به نهضت تقریظیه رهبرانقلاب
روایتگری حاج حسین یکتا
نشست مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور .
از امروز به عنوان استاد افتخاری ادبیات مقاومت مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور معرفی شدیم. انشاء الله که بتوانیم در این مسیر و حرکت زیبای مرکز آموزش مدیریت دولتی یابنده رضای حق باشیم
تجلیل در خبرگزاری دانشجو ـ
این عکس ها را سهیل سهرابی از اینترنت گرفته و در این پست قرار داده است. خبرگزار دانشجو که در سفارت اسبق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) مستقر است از کتاب ما تجلیل کرد. روز خوبی بود.
قسمت چهارم نظرات و مقالات پیرامون کتاب پایی
سخنرانی جشنواره عمار ـ زاهدان
خداحافظ رفیق
این تصویر مرا به یاد دوستم سالار شفیع نژاد می اندازد. شانزده سالم بود که در جاده خندق پایم قطع شد و به زمین افتادم. سالار بهم گفت: سیدناصر! من نمی تونم تو رو رها کنم و بروم. گفتم نروی اسیر می شوی. سالار مانده بود بماند یا برود. صدای عراقی ها را از پشت سنگر می شنیدم ... ادامه
سالگرد رونمایی از کتاب + آلبوم عکس های رونمایی
امروز اولین سالگرد رونمایی از کتاب پایی که جا ماند است. ۵ دی ماه سال قبل رونمایی شد. این پست را سیدقاسم تو وبلاگم قرار داده. این کتاب در حالی چاپ سی و هشتم خود را پشت سر می گذارد، که سال گذشته باورم نمی شد این کتاب طی یکسال به دو چاپ بیشتر برسد. این نشانگر این واقعیت است که مردم ما تشنه ادبیات دفاع مقدس هستند و چشمه فرهنگ مقاومت جاری و ساری ست.
کاش زمان به عقب بر می گشت تا ...
این مصاحبه ما را نشریه پاسدار اسلام و روزنامه جوان منتشر کرده است. به پیشنهاد سهیل سهرابی این مصاحبه را از سایت تابناک در این وبلاگ قرار دادیم. شاید خواندنش خالی از لطف نباشد. شاید...
برای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ساری
این عکس هم هدیه به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ساری که ازم عکس خواسته بودند. این عکس را از سایت انتشارات سوره مهر برداشته ام. ابراز محبت دانشجویان این دانشگاه را بعد از سخنرانی ام فراموش نمی کنم. در این مراسمات است که گنج بودن جنگ ثابت می شود و ...
استراحتی برای پایی که جا ماند
یادداشت مجتبی انصاری به این مسافر جامانده و ...
هرچه فکر کردم برای این مطلب آقا مجتبی چه عکسی بگذارم، به ذهنم آمد این عکس دسته جمعی جاده ی خندق را قرار دهم و عکس این جاده ی پر از خاطره و حادثه را به او تقدیم کنم.
گزارش روزنامه کیهان، 18 شهریور 91 و فضای آن دیدار
دیدار با مقام معظم رهبری را سیدقدرت الله به شعر درآورد.
شعرهای سیدقدرت قدری سنگین است. من بهش گفتم: باید یه کتاب لغت نامه فارسی بگیرم تا شعرهایتان را معنی کنم. برای من که کمی بی سوادم سنگین است، اما برای شما شاید راحت تر باشد. در هر صورت سید قدرت است و ادبیات زیبایی دارد. دوبیتی سیدقدرت درباره مقام معظم رهبری خیلی زیباست. امروز خیلی ها نمی دانند این دوبیتی را سید قدرت سروده است. دور قبل که نماینده شهرمان در مجلس شورای اسلامی بود این دوبیتی را در نطق خود در مجلس شورای اسلامی بیان کرد:
با خامنه ای کسی نگردد گمراه / او در شب فتنه می درخشد چون ماه
با هر نفسم برای او می خوانم / لا حول ولا قوة الا به الله
چه عارف اهل دلی است این آیت الله جاودان.
مردان خدایی، ابراز محبت شان، بوسیدنشان، چه آرامشی به انسان می دهند. محبت آیت الله جاودان این عارف اهل دل و معلم اخلاق و تهذیب نفس برای من چنین حالتی را داشت.
بعضی عکس ها نیاز به توضیح ندارند.
مراسم به یاد ماندنی در تالار ایوان شمس
یکی از نظامیان جوان نیروهی هوایی سرش رو گذاشت در گوشم و بهم گفت: دوست دارم وقتی شهید شدم و یا مردم یکی از صفحات کتابتو با کفنم خاک کنن. کدوم صفحه از کتابتو بکنم و برای اون روز بردارم. مانده بودم که چه بگویم. هر چقدر خواستم طفره بروم رهایم نمی کرد، شانسی گفتم صفحه ..... بماند.
تقریظیه مقام معظم رهبری بر کتاب بار مسئولیتم را سنگین کرد.
از دستفروشی در سبزه میدان تا کرسی ریاست جمهوری
لحظه شکست غرور
بخش سوم یادداشت ها و دلنوشته های پیرامون کتاب پایی که ...
راه قدس از قلب ما می گذرد
نماز اسیران مسلمان در کمپ اسرای جنگی روسیه/ 1918
خاکریزی بنام وبلاگ
این روزها خاکریزها تغییر یافته است.
زیارتی که هیچ وقت فکرش را نمی کردم.
باورش سخت است. اینکه روزی از زندان های عراق آزاد شوم، در کنار هیأت مذاکره کننده هسته ای ۱+۵ وارد عراق شوم و شخص دیگری را به جای صدام ببینم. جلال طالبانی دوست روزهای خوف و خطر. در کاخ صدام کنار جلال طالبانی چای بخورم و با خودم بگویم:طالبانی باورت می شد جای صدام بشینی